shabgarde ashegh

متن،شعرعاشقانه

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا


نسیم وصل وقتی بوی گل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
نباید بی وفایی دید نیرنگ زلیخا را
کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را
چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا


باز هم شب آماده
شب لباس سیاهه خود را به تن کرده
سیاه تر از همیشه
همه خوابند
ولی‌ چشمهای من خواب را نمیخواهند
من از شب هراسانم
ستاره ای دیگر نیست
مهتاب هم بخواب رفته
من بیدار به انتظار مهتاب
شبی‌ مهتاب خواهد آمد
باز هم انتظار
چند سال از این انتظار می‌گذرد؟
ده، بیست، سی،……

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا


به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این ســـینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

گل واژه نیست
گل ترانه نیست
گل بهانه نیست
گل شاهپرک نیست
گل تنها نگاه توست
در قلب کوچک من جوانه می دهد
ودر زمین سبز عشق
بهانه می گیرد آغوش ات را
همراه باد می رقصد
و واژه می شود
و شعر مرا پر از نامت می کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

و حدس می زنم شبی مرا جواب میکنی
و قصر کوچک دل مرا خراب میکنی
سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای
ولی برای رفتنت عجب شتاب میکنی
من از کنار پنجره تو را نگاه میکنم
و تو به نامدیگری مرا خطاب می کنی
چه ساده در ازای یک نگاه پاک و ماندنی
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب میکنی
به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام
تو کمتر از غریبه ای مرا حساب میکنی
و کاش گفته بودی از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب می کنی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

من ترا در تو جستجو كردم
نه در آن خواب هاي رويائي
در دو دست تو سخت كاويدم
پر شدم؛ پر شدم؛ ز زيبايي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

چند سال پیش …

وقتی كه تركم می كردی ؛

گفتی كه از یاد ببرم ؛ هر آن چه بین مان بود
………
و من نیز اسمت را

بر در و دیوار نوشتم

تا خاطرم باشد كه باید …

فراموشت كنم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

کلمه

کلمات

کلام نمی آید بر لبم

وقتی تو اینجایی

لب سکوت میکند

انگار چشمها تا به حال

ندیده اند

فرشته ای به این زیبایی

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت15:38توسط raha | |

من یه تنهام...توی یه قایق شکسته...میون اقیانوس
من تاریکیم....توی یه اتاق...یه اتاقه بی پنجره
من یه گلبرگه شقایقم...که تو اغوش باد رها شدم
من یه صدام...یه صدا تو دنیای سکوت
من یه گلولم تو قلب گمگشتگی...من یه مجروحم به زخم گلوله ی خودم
من یه نقاشم...ولی تنها انتظار میکشم
تو یه کشتی ای ... یه مسافر .... یه رهگدر از کنارم
تو روشنایی ای...توی یه قصر...یه قصر پر از پنجره
تو یه گلی...یه گل که منو به دست باد داد
تو یه اهنگی تو سالن موسیقی
وما هریک یه نته اواییم...بی هم تنها یک صدا
ما یکی گل و دیگری ساقه ایم...بی هم زیبا نخواهیم بود
ما تاریکی و روشنایی هستیم... بی هم پس بازی نور و سایه چی میشه؟
ما عشق و نفرتیم....بی ما پس زندگی چی میشه؟
ما شب و روزیم...بی ما دنیا چی میشه؟
ما جزئی از طبیعتیم...اگه نباشیم پس نقاشی خدا چی میشه؟
ما هر یک یه کلمه ایم...اگه با هم نباشیم پس حرفای عاشقانه چی میشن؟
ما اگه باهم نباشیم جواب خدا رو چی بدیم؟

 

 

ببخش اگه از من و تو یه عکس خوشگل کشیدم
ببخش اگه رو کاغذم عکس دوتا دل کشیدم
ببخش اگه تو قلب من جز تو کس دیگه نبود
دوست داشتنت برای من یه اشتباه ساده بود

وقتی که دیدمت برام یه حس تازه ای بودی
کاشکی تو سرنوشت من یه عشق واقعی بودی
دل بستم از رو سادگی، شدی همه دنیای من
می بخشمت حالا که نیست پیش تو دیگه جای من
نمی دونستم که می خوای ساده ازم دل بکنی
ببخش که فکر کرده بودم فقط دیوونه ی منی
نذاشتی هیچ بهونه ای واسه دوباره دیدنت
گل هات و ور دار و برو دوست ندارم ببینمت



شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

نفس می کشم نبودنت را

نیستی

هوای بوی تنت را کرده ام

می دانی

پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است

تو نیستی

آسمان بی معنیست

حتی آسمان پر ستاره

و باران

مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد

تو نیستی

و من چتر می خواهم …

هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده…

خودم را به هزار راه میزنم

به هزار کوچه

به هزار در

نکند یاد آغوشت بیفتم …


شعر و عکس عاشقانه بسیار زیبا

حسادت نکن! … این که بعد از تو بغل گرفته ام …

زانوی غـَم اســت

+نوشته شده در جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,ساعت20:28توسط raha | |

 

 

وای از دست این تنهایی، وای از دست این دل بهانه گیر
وای از دست این لحظه های نفسگیر ،ای خدا بیا و دستهای سردم را بگیر
خسته ام ، باز هم دلم گرفته و دل شکسته ام
در حسرت لحظه ای آرامشم ، همچنان اشک از چشمانم میریزد و در انتظار طلوعی دوباره ام
همه چیز برایم مثل هم است ، طلوع برایم همرنگ غروب است ، گونه هایم پر از اشک شده و عین خیالم نیست ، عادت کرده ام دیگر….
عادت کرده ام از همنیشینی با غمها ، کسی دلسوز من نیست
قلبم رنگ تنهایی به خودش گرفته ، دیگر کسی به سراغ من نمی آید، تمام فضای قلبم را تنهایی پر کرده ، دیگر در قلبم جای کسی نیست
هر چه اشک میریزم خالی نمیشوم
، هر چه خودم را به این در و آن در میزنم آرام نمیشوم ، کسی نیست تا شادم کند ، کسی نیست تا مرا از این زندان غم رها کند
دلم گرفته ….
خیلی دلم گرفته….
انگار عمریست آسمان ابریست و باران نمیبارد…
انگار این بغض لعنتی نمیخواهد بشکند…
وای از دست چشمهایم ، وای از دست اشکهایم…
آرزو به دل مانده ام ، کسی در پی من نیست و خیلی وقت است تنها مانده ام
نمیگویم از تنهایی خویش تا کسی دلش به حالم بسوزد ، نمیگویم از غمهای خویش تا کسی دلش به درد آید
من که میدانم کسی نمینشیند
به پای درد دلهایم ، اینک دارم با خودم درد دل میکنم…
دلم گرفته ، رنگ و رویی ندارد برایم این لحظه ها ، حس خوبی ندارم به این ثانیه ها
میدانم کسی نمیخواند غمهایم را ، میدانم کسی نمیشنود حرفهایم را ، حتی اگر فریاد هم بزنم کسی نگاه نمیکند دیوانه ای مثل من را….
میدانم کسی در فکر من نیست ، تنها هستم و کسی یار و همدمم نیست ، میمانم با همین تنهایی و تنها میمیرم، تا ابد همین دستهای غم را میگیرم

+نوشته شده در شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,ساعت22:56توسط raha | |

 

فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم ، جرم مرا باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم ، لبخندی تلخ زدی !

از دلتنگی ات اشک ریختم ، چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی که من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برایم عذاب است ، تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند جز او که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا ،

فکر میکند که این عشق مثل عشقهای دیگر این زمانه خیالیست ، حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم ، دیگر اشک نریزم و درون خودم بسوزم !

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم !

اما رفتنم محال است ، عشق که آمد ، دیگر رفتنی نیست ، جنون که آمد ، عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم تا بسوزم، تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم !

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری ، اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست است!

هنوز دوستت دارم عشقم

+نوشته شده در شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,ساعت22:43توسط raha | |

 

عکس عاشقانه

نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!
نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند!
آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی!
...
از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم!
باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده !
قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند!
و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم ، و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است
پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو ، فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم ، که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها !
سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو ، دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت ، اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت !
تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم ،چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم!
تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها !
و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم !
حالا من مجنونم و تو لیلای من ، همیشه میمانیم برای هم ، و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم !
بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست !
و میدانیم زندگی مان عاشقانه خواهد گذشت ، هم دیروز و امروز و هم فرداهایی که خواهد رسید!

+نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت11:24توسط raha | |

متن هاي كوتاه رمانتيك با عكس هاي زيبا و عاشقانه

0lmtnr9ey01ryxa5ge2f.jpg

اینطور نمیشود

باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد

غــرق در فـکرت شدن اصلا دست خودمــ نیست.....

kazps30tgv1hs0r7i3z1.jpg

به دلتنگی هایمـــ دست نزن

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی

در سیلابـــــ اشكهایی كه

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .

 


zwiwcak237lpwih80r6m.jpg

شده ام سنگ صبور روزگار.....

دارد تمام غم هاي ديرينه اش را يك جا به خوردم مي دهد...


yv5l33bwlmmx1lkbnc1o.jpeg

دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد...

یک بار قسمت کردم چندین برابر شد!

m13pfrj0tig5pwt2ddmc.jpg

هوای مُردن

بیخ گوش من است

همانجایی که روزی

رد نفسهای تو بود

9kgqic34x6fz6v2b16.jpg

هــرگــاه صـدای جـدیـدیــ سـلام مـی کنـد

تپــش قــلب مــی گیــرمـ!

مــن دیگــر کشـش خــدا حــافظــی نــدارمـ

مـــرا ببخـش

کــه جــوابــ ســلامــتــ را نــمی دهـــمـ!!...

a5wsqt7zt3iws9xaycy.jpg

چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟

صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او

از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!!

لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن !

oeg5syanuombyrdzadkm.jpg

بیـــا “خــّر” هـــایـتــ را بگیـــر

دیگـــر تـــوانــ عبــور دادن آن هـــا را از پــُل نــدارمـ

وقتــی مــی دانـــمـ کــه در آخـــر مثــل همیشــه خــواهــی گفــتــ

“مـــا بــه درد هــم نمــی خــوریــمـ” . . .
 

1tyau1g4phoaevm57q1z.jpg

تو کیستی؟

هان؟

یادم آمد...

...

تو همانی که روزی با پاهایت آمدی

و نماندی و رفتی!!!

و من...

من همانم

که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم
 

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:53توسط raha | |

گاهی باید احساس نکنی ، تا احساست کنند !

گاهی باید کسی باشی که نیستی ، تا کسی که بودی باشی !

گاهی باید چشم ها را بست ، تا تو را ببینند ! گاهی باید خوابید ، تا

شاید بیدارت کنند ! گاهی باید رفت ، تا بودنت احساس شود

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:45توسط raha | |

نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن …

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد …

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد …

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم

و دردهایم را به گوش تو میرساندم… بدون تو عاشقی برایم عذاب است

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم…

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم…

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود

میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت …

انتـــــــــــــــــــــــــــــظار …

شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛

هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و …. !

برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!

متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد… و قبل از همه ی اینها متنفرم

از انتظار … از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:43توسط raha | |

خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته

توچشمای کسی که عشقــــــــــــــــــــــــتودزدیده زل بزنـــــــــــی بگی=

اشکال نداره فداتشم

من ناراحت نیستم گریه هام بخاطرمشکلات خودمه نه خیانــــــــــــت تو..........

 

شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:37توسط raha | |

 

(( خدا حافظ براي او چه آسان بود ولي قلب من از اين واژه لرزان بود))

 

و چنين بود كه در وقت بهار، فصل پاییز دلم زود رسید،

 

و بهارم طی شد.

 

در سراشیبی مرگ،

برگها افتادند.

خش خشی بی پایان

زوزه ای از سرما،

و صدایی از درد،

باغ را ویران کرد.

سبزی روی مرا می دیدی

همگی گم شد و رفت،

حرف مردم شد و رفت.

گفتنی را گفتم،

آنچه می دانستم.

همه را باخته ام و جوانی را هم.

جبر و تقدیر چنان کرد که باور کردم،

آنچه بر ما آمد.

***

تو كه در بازاري،

راستي قيمت يك شاخه مريم چند است؟

مريمم پرپر شد.

باز بازنده شدم. . .

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:25توسط raha | |

عکس تصویر تصاویر پیچک ، بهاربیست Www.bahar22.com

غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق

یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق

بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار

اشک میریزه از دو چشمش مثل بارون وقت دیدار

زیر لب با گریه میگه مهربونم بی وفایی

رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوز جدایی

اخه من تورو میخواستم اون نجیب خوب و پاک

اون صدای مهربون نه سکوت سرد خاک

تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود

دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود

تو که ریشه کردی با من توی خاک بی قراری

تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری

پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی

تو عزیزترینی اما یه رفیق نیمه راهی

داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من

رفتی و دیگه چه فایده ناله و ضجه و شیون

تو سفر کردی به خورشید رفتی اونور دقایق

منو جا گذاشتی اینجا با دلی خسته و عاشق

نمیخوام بی تو بمونم بی تو زندگی حرومه

تو که پیش من نباشی همه چی برام تمومه

عاشق خسته و تنها سر گذاشت روی خاک نمناک

گفت جگر گوشه ی عشقو دادمش دست تو ای خاک

نذاری تنها بمونه همدم چشم سیاهش باش

شونه کن موهاشو اروم شبو قصه گو براش باش

و غروب با اون غروبش نتونست دووم بیاره

پا کشید از اسمونو جاشو داد به یک ستاره

اون جوون داغ دیده با دلی شکسته از غم

بوسه زد رو خاک یارو دور شد اهسته کم کم

ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد

روشو برگردوندو داد زد

بخدا نمیری از یاد !

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:17توسط raha | |

 

 

آخه دارم از رفتن بدجوري گُر ميگيرم ...

 دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ...

كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ...

 اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

 آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

 گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

 من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

 اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده ...

 بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده

 گريه نكن براي من قسمت ما همينه ...

 دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه ...

 

 

 اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

 آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

 

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

 من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

 

برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من ...

 

+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:10توسط raha | |

  

گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ، کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی

گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی ، کجایی که مرا با بوسه هایت گرم کنی...

نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام ، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام

در لا به لای برگهای زندگی ، نیست برگی که از تو ننوشته باشم ،

نیست روزی که از تو نگفته باشم

امروز آمد و از تو گفتم ،نبودی و اشک از چشمانم ریخت و در همان گوشه نشستم ،

دلم خالی نشد و گرفته دلم ، کجایی که دلم به سراغت بیاید گلم؟

نیستی و حتی سراغی از دلم نمیگیری ، یک روز نباشم که تو مثل من نمیمیری....

نمیبینی چشمهایم را ، نمیمانی تا دلم را ، به نقطه خوشبختی برسانی ،

مرا به جایی آرام بکشانی تا خیالم راحت باشد از اینکه همیشه تو را خواهم داشت

نمیخواهی دلم را ، نمیدانی راز درونم را ، نمیگذاری تا مثل گذشته دلم تنها به تو خوش باشد ،

 

+نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:13توسط raha | |

لمس تن تو

شهوت است و گناه

حتی اگر خدا عقدمان را ببندد

داغیِ لبت، جهنم من است

حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند

هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست

حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد

فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است

حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس
خاتون من!

حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم،
یک بوسه

ـ یک نگاه حتی -

                 حرامم باد! 

اگر تو عاشق من نباشی

+نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:39توسط raha | |

شـبــهـــا زیــــر دوش آب ســــــــرد

رهــــا میکـــنـم بـغـــــض زخـــمـهــایــم را

در حالی که هــــمــــه میگویند :

خــوش به حـــالــَــش …

چه زود فــــــرامــــــوش کـــرد

+نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:29توسط raha | |

تو را گم کرده ام
انگار نیستی،نه صدایی از تو است و نه نگاهی

 

پس بگو چرا نمیکنی از من یادی
من برایت شده ام لحظه ای،گهگاهی
فکر نمیکنم از دوری ام آرامی
در حسرت منی و پریشانی
تو را گم کرده ام و در جستجوی توام ،تا تو را دوباره به قلبم برسانم ،
قلبم نفس میخواهد،باید قلبم را تا لحظه ی پیدا کردنت بی نفس بکشانم.
آنقدر دلم برایت پرپر زد که بی بال شد،
آنقدر گشتم و گشتم اینجا و آنجا که اینک خودم را نیز گم کرده ام.
بشنو صدایم را ،این آخرین نوای کسی است که بی تو بی صداست
ببین حالم را،این آخرین نفسهای کسی است که بی تو بی هواست
تو را گم کرده ام و تنهایی را پیدا،ای غم تو دیگر به سراغم نیا
نیستی و خیالت با من است،از خیال تو یادت در قلب من است،
از یادت ،دلتنگی به جا مانده و انتظار،بیش از این مرا بیقرار نگذار.
تو را گم کرده ام و آغوش سردم در حسرت گرمای وجودت مانده،
قلب عاشقم این قصه نیمه تمام را تا آخرش خوانده،
این خاطره هاست که در خاطر پریشانم به جا مانده.
میخواهمت ای جواهر گمشده ام،
اگر بودی و میدیدی حالم را ،میفهمی که چرا دیوانه شده ام.
فاصله ی من و تو ، دورتر از آسمان و دریا است ،
من میبارم و تو فکرت پیش ساحل است هنوز هم باور نداری که قلبم عاشق است.
تو را گم کرده ام و پیدایت میکنم،اگر تو را دیدم به اندازه تمام عمرم نگاهت میکنم

+نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:27توسط raha | |

 

خیلی دلتنگ چشاتم

هنوز درگیر صدا تم

از همون روزی که رفتی

چشم به راه نامه هاتم

هنوزم توی خیالم

فکرمو میگیره ماتم

از همون روز جدایی

من و غصه هام دوتایی

شبا تا صبح پیش مهتابwww.parsnaz.ir  عکس های غمگین از لحظات تنهایی

دست به دامن خداییم

خیلی دلتنگ حضورم

توی لحظه لحظه هاتم

یعنی میشه که بفهمم

من دلیل خنده هاتم ؟

میشه که یه روز بفهمم

تو نبودم من دلیل غصه هاتم

خیلی دلتنگ حرفاتم

که میگفتی دونه دونه

نمیدونستی تو ذهنم

همیشه تازه میمونه

نمیدونستی که حرفات

زیر نور نرم مهتاب

توی شبهام

خیس میشن از نم اشکام

من همه دلخوشیم اینه مهتاب

وقتی اشکامو میبینه

حرفامو بت برسونه

خیلی دلتنگ احساست

همون حس لطیف و پاکت

که با حرفات قلبمو میکردی ساکت

باز منو تنها گذاشتی رفتی تو لاکت؟

من دیگه نمیتونم بمونم ساکت . !. !.

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:51توسط raha | |

تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست

 

ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم

 

و تو را آنگونه که میخواهی دوست دارم

 

ای مهربان - پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود

 

و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید

 

تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:40توسط raha | |

 

توراحس میکنم هردم...


که با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی...


من از شوق تماشایت...


نگاه از تو نمیگیرم....


تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....


ولی...افسوس...این رویاست....


تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....


تو با من مهربان بودی...


واین رویا چه زیبا بود....ولی.... افسوس.... که رویا بود....

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:37توسط raha | |

عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.bahar22.com

 


 

از خدا بی خبر

 

اگه به خاطرم دلت از خدا بی خبر شده

اگه وجودم واسه تو مشکل و دردسر شده


باشه میرم از پیش تو میرم تا قاب پنجره

بدون تو توی دلم همیشه جای خنجره


 

اگه نگاهم این روزا سرده مثل دستهای تو

اگه سیاهه روز من درست مثل شبهای تو

اگه وجودم مثل کابوس توی تنهایی هات

اگه با بودن من جاری اشک های تو


 


 

این مشکلو همین روزا با مردنم حل میکنم

توی جهنمم یه جور با غصه هام سر میکنم

خدا کنه بدون من قلب تو سر به راه بشه

مثل دل کبوترا تو آسمون رها بشه


 


 

دیگه تموم غصه هام به گریه عادت میکنن

خودمو از غربت این زمونه راحت میکنم

بهتره از اینجا برم قلبها باشن از هم جدا

باشه گلم غصه نخور میرم به دیدن خدا

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:26توسط raha | |

 



 

میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...

در چشمانم تنها یی ام را پنهان می کنم...

در دلم دلتنگی ام را...

در سکوتم حرفهای نگفته ام را...

در لبخندم غصه هایم را...

 

و حال که این زمان است ...

طپش های قلبم حتی نای رقابت با دقیقه ها را هم ندارد ...

می روم ...

می روم و زیر لب بر سکوت کوچه ناسزا می گویم ...

خدا را می خوانم ...

خدایا.....

سرای محبت کجاست ...؟

ولی باز جز سکوت کوچه جوابی نمیشنوم ...

چند روزی میروم...بی انگیزه تر از همیشه...

در جستجوی لحظه ای فراموشی...

اندکی هوای غیر از اینجا...

به هرکجا که آسمانش این رنگ نباشد...

میروم با تــــو... ولی بی تــــــو...

 


مگه میشه تو رو دید و به ترانه نرسید

بگو میشه تازه شد می شه تو رو نفس کشید


میشه از تماشای اتیش بازی گذشت

بگو میشه با تو تا اخر شعله ها دوید

مگه میشه تو رو دید و از سپیده پر نشد

تو رو دید و از سفر های ندیده پر نشد

تو رو دید واز حریق شاپرک حرفی نزد

از هوای این همه نفس بریده پر نشد

اره میشه میشه تا ستاره رفت

تا ته عشق تو باز دوباره رفت

بگو میشه تو رو فهمید

میشه از خوندن نترسید

میشه وزن عاشقانه

به غزل درد تو بخشید

میشه باز دیوونه تر شد

میشه با تو دربه در شد

اره میشه میشه تا ستاره رفت

تا ته عشق تو باز دوباره رفت






نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد


 

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی آنقدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی

دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد

 

و خواب خفتگان خفته را آشفته سازد

بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را
.

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:8توسط raha | |

وقتی ابرهای سیاه ، آسمون شهرمو ، می پوشونه

از کنار پنجره شیون باد می پیچه توی خونه

وقتی بارون می شینه ، روی فرش سبزه ها

دل من گریه می خواد

همه جا رنگ شب ، واسه مرگ لحظه ها

دل من گریه می خواد

دیگه از سکوت سرد کوچه ها ، دل من خسته شده

مثل اون روزها می خوام داد بزنم ، که لبم بسته شده

آخه من ممنونم از مرداب پیر

براتون قصه ی دل خونده بودم

می خواستم یه روز به دریا برسم

که حالا زندونی هر نفسم

من اسیر قفسم ، توی شهر آشنا ، یه غریب بی کسم

هوس خنده ، نمونده رو لبام

مثل یک صخره ی سردند آدمها

خبر از خوندن یک ترانه نیست

خاک مرده پاشیدن رو صحنه ها

نه سوالی ، نه جواب ، همه جا رفته بخواب

دل من گریه می خواد

مستی و عشق وامید، همه شد نقش بر آب

دل من گریه می خواد دل من گریه می خواد

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:3توسط raha | |

که دلتنگم..مثال مرده بی رنگم
ببار باران
کمی آرام..که پاییز هم صدایم شد
که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد
ببار باران
بزن بر شیشه قلبم..بکوب این شیشه را بشکن
که درد کمتری دارد اگر با دست تو باشد
ببار باران
که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش
ببار باران
درخت و برگ خوابیدن
اقاقی..یاس وحشی..کوچه ها روزهاست خشکیدن
ببار باران
جماعت عشق را کشتن
کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن
ولی باران ، تو با من بی وفایی
توهم تا خانه ی همسایه می باری
و تا من
میشوی یک ابر تو خالی
ببار باران
ببار باران..که تنهایم

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:1توسط raha | |

من با یه دنیا دلخوشی پیش تو موندگار میشم

شبا به یادت میخوابم با یاد تو بیدار میشم


چقدر به دنبال چشات اینور و اونور اومدم


برای پیدا کردنت به هر کجا سر میزدم


حالا که کنارمی هیچ آرزویی ندارم


تموم هست و نیستمُ فقط واسه تو میذارم


من میمونم پیش تو با یه دنیا عشق و آرزو


اگه توام مثل منی اگه دوسم داری بگو


هر بار نگاهت میکنم از بار پیش قشنگتری


با اون چشای مهربون منو به رویا میبری


من با یه دنیا دلخوشی تو رو تماشا میکنم


هر بار تو چشمات یه دونه ستاره پیدا میکنم



بی تو این روزای روشن واسه من تاریک و تاره

وقتی بی تو تک و تنهام زندگیم معنا نداره

از همون روزی که رفتی دل به هیچ کسی ندادم

فکر میکردم می رسی یه روز تو بی کسیم به دادم

گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله

دیدن دوباره ی تو فقط تو خواب و خیاله

لحظه های آخر تو توی قلب من می مونه

هیشکی مثل من بلد نیست قدر چشماتو بدونه

رفتی و چشمای خیسم یادگاری از تو مونده

بی وفاییات هنوزم تو رو از دلم نرونده

چشم به راه تو می مونم تا که برگردی دوباره

می ترسم وقتی که نیستی دل من طاقت نیاره

گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله

دیدن دوباره ی تو فقط تو خواب و خیاله

رفتی اما خاطراتت توی قلب من می مونه

هیشکی مثل تو بلد نیست دلمو بسوزونه

تا وقتی که زنده هستم چشم به راه تو می مونم

تو دیگه رفتی که رفتی نمای پیشم می دونم

اما هر کجا که هستی منو تو دلت نگه دار

با چشای خیس و گریون من میگم خدا نگهدار


 

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:56توسط raha | |

توعوض شدی نگو نه عزیزم بگو که چت شد

تو نخواستی و دل من اشتباهی عاشقت شد

دل تو به قلب تنهام نسپردیو سپردم

حالا می فهمم که اصلآمن به درد تو نخوردم

چی می شد اگه عوض شه لحظه ای جای من و تو

وای چقدر فاصله داره فکر و حرفای من و تو

مگه مثل من عزیزم کسی هست تو اون حوالی

مثل من سر کنه با تو روزگارشو خیالی...

چی میشه وقتی که تنهام توی اوج گوشه گیری

تو بیای آروم کنارم دستای منو بگیری

چی میشه وقتی که نیستم بری گوشه اتاقت

از رو دلتنگی مثل من گریه ها بیان سراغت

 

 

 

گریه ها بیان سراغت...

 

چی میشه بشنوم از تو کسی غیره من نداری

خیلی دوست دارم بجز من به کسی محل نزاری

خیلی دوست دارم تو این عشق حس کنم پای تو گیره

تا بهت میگم خداحافظ دوست دارم گریه ات بگیره

دوست دارم گریه ات بگیره...

تو عوض شدی و دیگه نیستی اون آدم سابق

حالا تو سردی و بی مهر ولی من عاشقه عاشق

فکر میکردم که می مونی تا ته قصه کنارم

کاش می دونستی که بی تو من چقدر بی کس و کارم

گفته بودی که دل تو تا ته اش همیشه با ماست

اما خوب نگفته بودی آخر قصه همینجاست

فکر من پر شده بود از این یه مشت امید واهی

کاش از اول می دونستم

تو رفیق نیمه راهی

چی میشه واسه ی حالم چشم براهه من بشینی

یا شبا وقتی که خوابی خوابای منو ببینی

خیلی حرفا توی قلبم هست

هنوزم که هنوزه

نمی خوام اصلآ بدونی که دلت واسم بسوزه

که دلت واسم بسوزه...

دوست دارم بعد یه چند وقت که منو ندیده باشی

وقتی که میای سراغم به خودت رسیده باشی

دیگه من حرفی ندارم ای خدا به من نظر کن

حرفای مونده تو قلبم روی احساسش اثر کن

هر جوری دلت می خواد باش

ولی خوب بمون کنارم

مشکلم اینه که جز تو

هیچ کسی رو دوست ندارم...

هیچ کسی رو دوست ندارم...

www.beterkoonim.com  عکس متن دار عاشقانه و زیبا و غمگین

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:51توسط raha | |

همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد،
همیشه دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد
همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد،
همیشه چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد
همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ، همیشه احساسی بود که مرا درک میکرد حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند
و نه طبیبیست که مرا درمان کند

 

همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار
امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس و حال من مثل گذشته نیست
امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست
شاید اگر مثل همیشه فکر کنم ، هیچگاه نخواهم توانست فراموشت کنم
همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ،
همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد

 

 

 

آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود ،
بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!
آری عشق های این زمانه همین است ، زود می آید و زود میگذرد...
تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ،
تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم
همیشه کسی بود که به درد دلهایم گوش میکرد ،
همیشه کسی بود که اشکهایم را از گونه هایم پاک میکرد ،
اینک من مانده ام و تنهایی ، ای یار بی وفای من کجایی ؟
یادی از من نمیکنی ، بی وفاتر از بی وفایی ، بی احساستر از تنهایی
دیگر نمیخواهم همیشه مثل گذشته باشم ، میخواهم آزاد باشم ،
میخواهم دائما پیش خودم بگویم که تا به حال کسی مثل تو را در قلبم نداشتم!

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:44توسط raha | |

گفتم كه دوستت دارم ، گفتی كه باور نداری
گفتم اين كلمه را از حفظ نمی گويم از ته دلم می گويم ، گفتی دلم را نيز باور نداری
سكوت تلخی كردم و از ته دلم آه كشيدم. مدتی سكوت با چشمانی خيس
گونه ام خيس شد و قلبم شكسته
گفتی كه تو قلبم را شكستی ، گفتم كه قلبت شكسته نشد ، احساست در هم شكست
گفتی سكوت كن ميخواهم گريه كنم ، من نيز سكوت كردم و با گريه تو نا آرام شدم و اشك ريختم.


گفتی بی خيالی از اشكهايم ،چيزی نگفتم ، و باز سكوت و يك آه تلخ
گفتی كاش كه عاشق نمی شدم ، گفتم عاشقی همه اين دردها را دارد
گفتی خسته شدی از همه كس ، گفتم من با تو می مانم
گفتی خيلی تنهايی ، گفتم كسی كه عاشق است تنهايی را نمی شناسد
و باز گفتی تنهايی ، گفتم كسی كه عاشق است قلب يارش بايد همان تنهايی او باشد
گفتی كه اين حرفايت تكراری است ، گفتم به جز تكرارش راهی نيست

گفتی كه آغوشت را ميخواهم ، گفتم كه منتظر بمان عزيزم
گفتی كه شانه هايت را ميخواهم ، دلم به درد آمد از دوری ات و به غم نشستم
گفتی كه تو از حرفهايم پريشانی ، گفتم حرفی نيست و حرفهايت شكنجه ای بيش نيست
گفتی كه لبخندی بزن ، گفتم كه حس لبخند نيست
گفتم با اينكه اين كلمه تكراری است و با اينكه باور نداری باز ميگويم كه دوستت دارم
چيزی نگفتی و سكوت كردی

گفتم كه دوستت دارم ، دوستت دارم و دوستت دارم و اشك از چشمانم سرازير شد
و باز چيزی نگفتی و به جای سكوت اينبار تو نيز مانند من اشك ريختی

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:36توسط raha | |

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشدبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comدلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شدهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچرا رفتی از کنارم؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبتبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبا چند خاطره ماندمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شودبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comدلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comصدای خنده هایت تنگ شدهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبا آمدنت من را دوباره زنده کنبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comواحساس را دوباره در وجودم شعله ور کنبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
تابهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:26توسط raha | |

خدايا فقط تو را مي خواهم.....باور کرده ام که فقط تويي سنگ صبور حرف هايم
مي ترسم از اينکه بگم دوسش دارم...اون نمي دونه که با دل من چه کرده...نمي دونه که دلي رو اسير خودش کرده
هنوز در باورم نيست که دل به اون دادم و اون شده همه هستي ام
روز هاي اول آشنايي را بياد مياورم آمدنش زيبا بود ...آنقدر زيبا حرف مي زد که به راحتي دل به او باختم و او شد اولين عشقم در زندگي
بارالها گويي تو تمام زيبايي هاي عالم را در چهره و کلام او نهاده بودي
واين گونه مرا اسير او کردي و دل کندن از او شد برايم محال و داشتنش بزرگترين ارزويم در زندگي
حالا که عاشقش شدم تو بگو چه کنم که تنهايم نگذارد....خدايا امشب به تو مي گويم چون تو تنها مونس تنهايي هايم هستي..
چگونه بگويم بدون او مي ميرم....او رفته و در باورم نيست نبودنش...
خود خوب مي دانم او مرا کودکي فرض کرد که نمي داند عشق چيست و براي عاشقي حرمتي قائل نمي باشد
مرا به بازي گرفت يا شايد....نمي دانم.....دگر هيچ نمي داني.. اعتراف مي کنم نفسم به بودن او وابسته است
بعد رفتن او دگر اين نفس را هم نمي خواهم....حال تو بگو چه کنم ؟
بار خدايا دوست دارم مرا بفهمد حتي براي يه لحظه

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:21توسط raha | |

|http://www.atrebaroon.blogfa.com|کارت پستال های عاشقانه|http://www.atrebaroon.blogfa.com|

تنهـا بودن قـدرت مـیخــواهــد

و ایـن قــدرت را کســی بـه مـن داد که روزی مـی گفت

تنهــایت نمی گذارم!!

+نوشته شده در شنبه 7 بهمن 1391برچسب:,ساعت20:11توسط raha | |